سکوت.



زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه توبود.

 

 


زیباترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی تو بود.

 

 


زیباترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود.

 

 


زیباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار تو بود.

 
 
 
 

 

 

نبود در تار و پودش           دیدی گفت عاشقه عاشق

 

@@@@@@@@   نبودش  @@@@@@@@@@

 

امشب همه جا حرف  از آسمون و مهتابه  ،  تموم خونه دیدار این خونه

 

فقط  خوابه ، تو که رفتی هوای  خونه تب داره  ،  داره  از درو دیوارش غم

 

عشق تو می باره ، دارم می میرم از بس غصه خوردم ،  بیا بر گرد تا ازعشقت

 

نمردم، همون که فکر نمی کردی نمونده پیشت، دیدی رفت ودل ما رو سوزوندش

 

حیات خونه دل می گه درخت ها همه خاموشن، به جای کفتر و  گنجشک  کلاغای

 

سیاه پوشن ،  چراغ  خونه  خوابیده  توی  دنیای خاموشی  ،   دیگه  ساعت رو

 

طاقچه شده کارش فراموشی  ،  شده کارش فراموشی  ،  دیگه  بارون  نمی

 

باره  اگر چه  ابر سیاه  ،  تو که  نیستی  توی  این خونه ،   دیگه  آشفته

 

بازاریست  ،  تموم  گل ها  خشکیدن مثل خار بیابون ها ،  دیگه  از

 

رنگ  و رو رفته ، کوچه و خیابون ها ،،، من گفتم و یارم گفت

 

گفتیم و سفر کردیم،از دشت شقایق ها،با عشق گذرکردیم

 

گفتم اگه من مردم ، چقدر به من وفاداری، عشقو

 

به فراموشی ،چند روزه تو می سپاری

 

گفتم که تو می دونی،سرخاک

 

تو می میرم ، ولی

 

تا لحظه مردن

 

نمی گیرم

 

دل از

 

تو

 

 

 

بوسه زلب های تو در خواب گرفتم گویی که گل از چشمه ی مهتاب گرفتم در برکه ی اشکم همه دم نقش تو دیدم این هدیه ی خوبیست که از آب گرفتم هرگز نتوانی که زمن دور بمانی چون در دل خود عکس تو را قاب گرفتم
کاش گناهی کنم که مجازاتش تبعید به قلب تو باشد
هرگاه دلت هوایم را کرد، به آسمان بنگر و ستارگان را ببین که همچون دل من در هوایت می تپند
عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار ، از تنفر متنفر باش ، به مهربانی مهر بورز با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش
عشق یعنی خاطرات بی غبار دفتری از شعر و از عطر بهار عشق یعنی یک تمنا , یک نیاز زمزمه از عاشقی با سوز و ساز عشق یعنی چشم خیس مست او زیر باران دست تو در دست او
زندگی دفتری از خاطرهاست … یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک … یک نفر همدم خوشبختی هاست ، یک نفر همسفر سختی هاست ،چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد… ما همه همسفریم
شبی از شب ها تو مرا گفتی شب باش من که شب بودم
شب هستم و شب خواهم بود
شب شب گشتم تا
تو فانوس شبم باشی
 . . . . . . . .




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 4 مرداد 1392 | 15:34 | نویسنده : MOSTAFA |